مفروضات مساله شرکت معکوس ورزان کوشا(MOK):
– کارخانه مدیر کارخانه ندارد.
– کارمند خدماتی کارخانه از آقای مدیر پروژه ای که در جای دیگر در حال ساخت پروژه کارخانه دیگری است، مرخصی ساعتی و روزانه میگیرد و خرید های بیرون کارخانه را با او هماهنگ میکند.
– کارکردهایش را آقای مدیر تولید می بندد و حضور و غیابش را او رد میکند.
مساله:
این کارمند خدماتی میخواهد افزایش حقوق داشته باشد. یک روز که مدیر مالی شرکت در محل کارخانه حضور داشته در خصوص افزایش حقوقش با او صحبت میکند و او میگوید که اگر خانم فلانی به من تایید بدهند مشکلی نیست. پس کارمند مربوطه ثانیه به ثانیه شروع به زدن پیامک عجز و لابه به خانم فلانی می کند
مساله دوم:
خانم فلانی مدیر برنامه ریزی است که نه میداند این کارمند خدماتی طی روز کجاست نه حتی دسترسی به کارکرد فرد دارد.
واکنش پس از مساله:
خانم فلانی پس از شنیدن این موضوع با آنکه کله اش داغ کرده، صورتش قرمز شده، دستانش مور مور شده، شانه هایش سفت شده و راه گلویش بسته شده، نفس عمیقی می کشد، لعنت بر شیطان میفرستد، کارمند خدماتی را بلاک کرده و در اولین کنفرانس علمی آکادمیک ثبت نام میکند تا به سرعت از آخرین دستاورد عظیم شرکت MOK در حوزه چارت سازمانی و ارزیابی عملکرد پرده برداری کند.
میگویند پس از آن هم مانتوها دریدندی و فغان فغان به بیابان ها دویدندی و در افق محو شدندی.
آخرین دیدگاهها