در یکی از شرکت هایی که کار میکردم مدیر همواره عصبانی داشتیم که روز و شب برایمان نگذاشته بود. هر ساعتی از شبانه روز زنگ میزد و انتظار داشت تمام مدت پاسخگو باشیم و وای به اون روزی که ساعت ۱۰ شب زنگ میزد و تو خواب بودی و جوابش را نمیدادی…
معمولا تماس های عصرانه و شبانه با خشم و پرخاشگری و یا هیجان زیادی همراه بود و بعضا باعث میشد همان لحظه مجبور باشی لپتاب را باز کنی و به کاری رسیدگی کنی، یا جوری عذاب وجدان بگیری که تا صبح خوابت نبرد.
یک هفته ای بود که به خاطر استرس شدیدی که بهم وارد می شد، تصمیم گرفته بودم وقتی میرسم خانه، گوشی ام را روی حالت ایرپلین مود بگذارم و نمیدانم چرا باعث میشد اصلا موبایلم زنگ نخوره. یعنی طرف مقابل با سکوتی سی ثانیه ای مواجه میشد و تک زنگ هم نمیخورد. این کار را میکردم که تلفنم را به این بهانه جواب ندهم.
چند روز که گذشت مدیرمان که به شدت باهوش و در عین حال بد دل بود چون من را پیدا نمیکرد به مدیر کارخانه مان زنگ زد که این فلان فلان شده چرا جواب من را نمی دهد. من مدیر ۲۴ ساعته استخدام کردم. باید جواب من را هر وقت من میخواهم بدهد.
دیروز در یکی از کانال ها همین موضوع را دیدم ولی بعد گمش کردم ولی فحوای کلامش ذهنم را درگیر کرده بود. تو اون متن به نقل از یکی از بزرگان علم مدیریت نوشته بود:
“یک کارمند قانونا برای شما ۸ ساعت کار میکند، اگر خیلی بخواهد به شما حال بدهد ۱۰ ساعت کار میکند،
به او چه میدهید که حاضر باشد ۲۴ ساعتش را به شما بدهد؟”
آخرین دیدگاهها